ویکیپدیا:زبان و زبانشناسی/بایگانی ۱۷: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز ویرایش Diako1971 (بحث) به آخرین تغییری که Darwin machine انجام داده بود واگردانده شد |
||
خط ۲۷۷: | خط ۲۷۷: | ||
Declaration of Principles on Interim Self-Government Arrangements |
Declaration of Principles on Interim Self-Government Arrangements |
||
:در فارسی "Declaration of Principles" را به '''بیانیه اصول''' برگردانده اند. اگر مقصود عبارت را درست فهمیده باشم می شود: «بیانیه اصول ترتیبات خودگردانی موقت» |
|||
البته مهم است که در زمینه مورد بحث این ترجمه معنادار هست یا نه.--[[کاربر:Sa.vakilian|سید]] ([[بحث کاربر:Sa.vakilian|بحث]]) ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۳۱ (UTC) |
|||
== Guard (grappling) == |
== Guard (grappling) == |
||
خط ۳۲۰: | خط ۳۲۳: | ||
:::::اکی. پس فعلاً مقاله [[هرتقه]] را میسازم، تا بعد اگر نیاز شد تغییر نام دهیم. -[[کاربر:Darwin machine|ماشین داروین]] ([[بحث کاربر:Darwin machine|بحث]]) ۲۶ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۰۲ (UTC) |
:::::اکی. پس فعلاً مقاله [[هرتقه]] را میسازم، تا بعد اگر نیاز شد تغییر نام دهیم. -[[کاربر:Darwin machine|ماشین داروین]] ([[بحث کاربر:Darwin machine|بحث]]) ۲۶ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۰۲ (UTC) |
||
::::::اگر از نظر دوستان با انتقال [[هرطقه]] به [[بدعتکاری]] مشکلی نیست، آن را انتقال دهم. -[[کاربر:Darwin machine|ماشین داروین]] ([[بحث کاربر:Darwin machine|بحث]]) ۲۶ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۲۸ (UTC) |
::::::اگر از نظر دوستان با انتقال [[هرطقه]] به [[بدعتکاری]] مشکلی نیست، آن را انتقال دهم. -[[کاربر:Darwin machine|ماشین داروین]] ([[بحث کاربر:Darwin machine|بحث]]) ۲۶ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۲۸ (UTC) |
||
:::::::اگر نام مقاله بدعتکاری باشد باید دقت شود که تعریف بدعت فارسی در مقاله نوشته شود نه تعریف heresy. مثلا بدعت از ریشه بدع است و مفهومش خیلی نزدیک به کلمه «نوآوری» است با بار معنایی خاص تر (احتمالا در کتب پایه جامعه شناسی باید تعریف شده باشد) و هرچند مثل هرطقه غالبا بار منفی دارد ولی نه همیشه. گاهی ممکن است در طرفداری از یک عقیده جدید بحث برانگیز بگویند این بدعت نیکویی است. این بیتوجهی به بار معنایی کلمات زبان فارسی و انگلیسی هرچند به ظاهر بی توجهی کوچک و شایعیست ولی در عمل کل متن را اشتباه میکند.--[[کاربر:همان|همان]] ([[بحث کاربر:همان|بحث]]) ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۰۷ (UTC) |
|||
::::::::موافقم. اگر به بدعتکاری منتقل شود مشکل اینجاست که با [http://en.wikipedia.org/wiki/Bid%E2%80%98ah بدعه] یکی میشود، هرچند heresy و بدعت به هم نزدیکاند ولی تفاوتهایی دارند. مفهوم heresy کلیتر، به معنی هر نوع مخالفت با باور عمومی است. -[[کاربر:Darwin machine|ماشین داروین]] ([[بحث کاربر:Darwin machine|بحث]]) ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۱۷ (UTC) |
|||
== Religious conversion == |
== Religious conversion == |
||
درخواست برابر فارسی برای Religious conversion ؟ -[[کاربر:Darwin machine|ماشین داروین]] ([[بحث کاربر:Darwin machine|بحث]]) ۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۱۱ (UTC) |
درخواست برابر فارسی برای Religious conversion ؟ -[[کاربر:Darwin machine|ماشین داروین]] ([[بحث کاربر:Darwin machine|بحث]]) ۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۱۱ (UTC) |
||
: |
: تغییر دین --'''[[کاربر:ZxxZxxZ|Z]]''' ۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۱۵ (UTC) |
||
:: مرسی. - [[کاربر:Darwin machine|ماشین داروین]] ([[بحث کاربر:Darwin machine|بحث]]) ۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۳۳ (UTC) |
نسخهٔ ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۵۸
رد کردن به: فهرست بحثها • آغاز بحثها • پایین صفحه • افزودن بحث تازه این صفحه برای بحث و بررسی بر روی موضوعات مرتبط با زبان و زبانشناسی در ویکیپدیا ایجاد شدهاست. درخواستهای برابر فارسی برای واژههای خارجی و برعکس نیز همینجا مطرح میشوند. توجه داشته باشید که این صفحه به قصد واژهسازی ایجاد نشدهاست و تنها هنگامی باید در آن دربارهٔ واژهای بحث شود که آن واژه در سیاههٔ واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی و کتابهای علمی مرتبط نیامده باشد. ازاینرو، هنگامی که دنبال برابر فارسی یک واژهٔ بیگانه میگردید، قبل از مطرح کردن آن در این صفحه آن را در منابع زیر جستجو کنید. | |
استفاده از این صفحه
بایگانی
۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۶، ۲۷، ۲۸، ۲۹، ۳۰، ۳۱، ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۳۹، ۴۰، ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۴۴، ۴۵، ۴۶، ۴۷، ۴۸، ۴۹، ۵۰، ۵۱، ۵۲، ۵۳، ۵۴، ۵۵ |
Fiction with unreliable narrators
برای رده [[::en:Category:Fiction with unreliable narrators|Fiction with unreliable narrators]] چه ترجمهای را پیشنهاد میکنید؟رضا ۱۶۱۵ / ب ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۵۶ (UTC)
- رمان با روایت یا صدای اتکاناپذیر یا نامطمئن 1 --لِهِ لِه گپ ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۱۵ (UTC)
Agroecology
برای این رده چه عنوانی را پیشنهاد میکنیدرضا ۱۶۱۵ / ب ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۰۲ (UTC)
- رده: بومشناسی کشاورزی KhabarNegar خبرنگار ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۲۳ (UTC)
Iranian Intermezzo
بر اساس مقاله آن در ویکی پدیای انگلیسی، سلسله های متعدد ایرانی مسلمان بعد از خلفای اسلامی مورد نظر است. --سعید (بحث) ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۰۳ (UTC)
- Intermezzo (میان پرده) میشه، پس گویا «میانپردهٔ ایرانی» (Iranian intermezzo) معنی دهد. KhabarNegar خبرنگار ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۱۸ (UTC)
- در فارسی کاربرد ندارد (یا من ندیدهام داشته باشد)، منظورش دورهٔ برآمدن دودمانهای ایرانی از زمان فترت عباسیان تا برآمدن ترکان سلجوقی میباشد. اگر علاقهمندید برای این دوره مقالهای ایجاد کنید میتوانید از یکچنین عنوانی استفادهکنید: ایران در دورهٔ استقلال از تسلط عرب تا برآمدن سلجوقیان، یا دورهٔ برآمدن دودمانهای ایرانی پس از آزادی از قید استیلای عرب یا ایران دربازهٔ زمانی رهای از استیلای عرب تا تسلط ترکان سلجوقی...__Âriobarzan ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۰۳ (UTC)
Dye
این مقاله در ویکی انگلیسی به مقاله جوهر در فارسی میانویکی دارد که به گمانم اشتباه است. چون مفهوم مقالات متفاوتند. جوهر به گمانم باید با مرکب ادغام شود. --جویباری بحث ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۴۳ (UTC)
- درست میفرمایید، به جوهر اصلاً ربطی ندارد. به نظر من برای Dye میتوان «رنگکننده» را انتخاب کرد، البته نمیدانم که آیا این یا این ربطی به آن دارند یا خیر. The Ocean (بحث) ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۰۸ (UTC)
- در انگلیسی dye داریم و ink. فارسی آن میشود جوهر و مرکب. فرق جوهر و مرکب این است که مرکب رنگدانه دارد که در صمغی معلق است اما جوهر رنگدانه ندارد (برخلاف نوشته متن نادرست فعلی مقاله جوهر) بلکه رنگ آن در نتیجه شکل ملوکولی ترکیب آن است که بخشهایی از نور را جذب میکند و بخشهایی را منعکس میکند. اگر مرکب را زیر میکروسکپ نگاه کنیم رنگدانههای آن دیده میشود اما جوهر رنگدانه ندارد و زیر میکروسکپ دیده نمیشود. البته در کاربرد این واژهها در رشتهها و حرفههای مختلف چه در فارسی و چه در انگلیسی ناهمسازی وجود دارد. مثلا در فارسی به dye کردن مو میگوییم رنگ کردن مو. یا dye کردن پارچه میشود رنگرزی و کلمه جوهر را به کار نمیبریم. در انگلیسی به مرکب چاپ میگویند printing ink که در اینجا به معنی مرکب است. ولی به جوهر خودنویس هم میگویند ink که در واقع نوعی dye است و نه ink. خلاصه میانویکی dye برای جوهر درست است ولی متن مقاله جوهر نادرستی دارد. میانویکی مرکب هم باید ink باشد که هست. Aliparsa (بحث) ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۰۴ (UTC)
فرهنگستان برای dye واژهٔ «رزانه» را گذاشتهاست. رزانه از مصدر رَشتن (رشت رز) مانند رنگرزی و ... معادل منطقی و خوبی است برای واژهای بیهمارز.arfar (گفتگو) یکشنبه،۱۵ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۴۶ (ایران) ۳ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۱۶ (UTC)
Regional county municipality
سلام.Regional county municipality را منطقه شهری معنی کنم ؟ جواد|بحث (۱۵ بهمن ۱۳۹۱ -- ۱۷:۳۶) ۳ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۰۶ (UTC)
- بستگی دارد در مورد چه کشوری باشد و در تقسیمات کشوری آن کشور چه معنایی داشته باشد.--همان (بحث) ۴ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۵۴ (UTC)
درخواست برابر
- Pain de mie
- Side dish غذای مکمل
- Garnish (food)
- Sugar sculpture آیا هنر آبنباتسازی درست است؟Roozitaa (بحث) ۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۵۹ (UTC)
- Pain de mie: پن دو می
- Side dish: مخلفات، مخلفات غذا، غذای فرعی. در تداول عامه از همان مخلفات بهره میبرند.
- Garnish: تزیین خوراک، آراستن غذا، خوراکآرایی، گارنیش
- Sugar sculpture: شاید پیکرسازی یا مجسمه سازی با قند یا شکر! __Âriobarzan ۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۵۱ (UTC)
- Pain de mie: به نظر منظور نانهایی هستند که در قالبهای مستطیل شکل و بزرگ پخته میشوند.Roozitaa (بحث) ۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۰۰ (UTC)
- بله، ولی از آنجا که این نانهای برشی فرانسویان چیز ویژهای است و در دیگر زبانها هم بیشتر از همین پن دو می بهره بردهاند فکر میکنم برابر درخوری باشد. نانهای برشخوردهٔ مسطیلی را در ایران بیشتر نان اسنک میگویند، ولی فکر میکنم این نام اگر برساختهٔ عامهٔ مردم نباشد، دست کم بسیار نام کلیای مینماید. __Âriobarzan ۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۱۵ (UTC)
- World Pastry Team Championship در ضمن به نظر شما این مقاله که میان ویکی ندارد میتواند ساخته شود؟Roozitaa (بحث) ۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۳۹ (UTC)
قهرمانی شیرینیپزی تیمی جهان، یا مسابقات جهانی قهرمانی قنادی تیمی. نمیدانم، ولی خوب سرشناسی بستگی مستقیم با میانویکیها ندارد. __Âriobarzan ۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۵۴ (UTC)
آکادمی یا فرهنگستان؟
برای یکدست شدن نام نوشتارها میپرسم. فرهنگستان علوم فرانسه یا آکادمی علوم فرانسه؟ در صورت جابجایی به فرهنگستان باید کلی رده را نیز جابجا کنیم. -- نوژن (بحث) ۸ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۰۷ (UTC)
- نظر خودم؟! فرهنگستان! -- نوژن (بحث) ۸ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۰۷ (UTC)
- من هم با فرهنگستان موافقم—رضا ۱۶۱۵ / ب ۸ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۲۷ (UTC)
- در صورتی که میخواهید ردهها را انتقال دهید. نام رده مادر را در مربع بالای ویژه:برون_بری_صفحه بنویسید و با زدن دکمه افزودن همه زیر ردههایش را به شما می دهد آنگاه آنها را با معادل درستشان در وپ:دار قرار دهید :)—رضا ۱۶۱۵ / ب ۸ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۲۹ (UTC)
- باید مورد به مورد بررسی شود. نه این که همه جا و برای همه ی کشورها Academy بشود فرهنگستان. مثلاً آکادمی ملی علوم همین جوری باید بماند.--لِهِ لِه گپ ۸ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۴۲ (UTC)
Sabaeans
معادل فارسی این واژه چیه؟؟ این نام یک قوم عرب است که در یمن امروزی زندگی می کردند. masoud.v (بحث) ۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۲۲ (UTC)
- سلام، بهگمانم سبأییها معادل خوبی باشد(براساس عربیاش که گویا سبأیون است.) KhabarNegar خبرنگار ۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۴۹ (UTC)
- همان سباییها جناب خبرنگار فرمودند یا قوم سبا مناسب به نظر میرسند. MaHaN MSG ۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۲۶ (UTC)
سباییان اینجا بکار رفته: http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=671 لِهِ لِه گپ ۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۲۹ (UTC)
ممنون از شما.. این مقاله با نام «سباییها» ایجاد شد. masoud.v (بحث) ۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۲۱ (UTC)
Trail mix
درود، آیا عنوان Trail mix برای آجیل
nuts برای فندقی (میوه) صحیح است؟Roozitaa (بحث) ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۳۰ (UTC)
- همینجا بحث بود روزیتا جان. Trail mix را آجیل قبول دارم ولی آن یکی را ما اصلن در پارسی نداریم، چرا معادل گذاشتیم نمیدانم! -- نوژن (بحث) ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۴۶ (UTC)
Occupation
با توجه به اینکه در ویکیداده یکی از فیلدهایش Occupation است و ما برای حرفه، پیشه، شغل مقاله جداگانه داریم برای این مورد چه عنوانی را پیشنهاد می کنید تا en:Occupation را بسازیم تا آن فیلد خالی نماند—رضا ۱۶۱۵ / ب ۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۱۰ (UTC) درود. به نظر من اینطوری درستتر است:
- Occupation شغل (هر گونه کار با درآمد)
- profession حرفه = پیشه (به معنی شغل آموزشدیده و مقداری تخصصی)
- career سوابق شغلی، روند شغلی، آینده شغلی. (بسته به جملهای که در آن استفاده شده).
در مقالههایی که داشتیم اشتباه برابریابی رخ داده بود که مقداری اصلاح کردم.مانی (بحث) ۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۱۹ (UTC)
- الان Job (role) معادل شغل هست! job را چه ترجمه کنیم تا جای برای میانویکی Occupation باز شود—رضا ۱۶۱۵ / ب ۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۲۷ (UTC)
- میشود برای رده Occupation رده:مشاغل را به کار برد که با شغل قاطی نشود.مانی (بحث) ۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۳۲ (UTC)
- خود مقالهاش (ابهامزداییاش) را چه کار کنیم؟en:Occupation —رضا ۱۶۱۵ / ب ۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۳۳ (UTC)
- در انگلیسی چون Occupation چند معنی دارد نیاز به ابهامزدایی دارد. در فارسی شغل یا مشاغل یک معنی بیشتر نمیدهد و بنابر این نیازی به ابهامزدایی ندارد. صفحههای ابهامزدایی به اقتضای هر زبان درست میشوند و الزاما بین زبانها رابطه یک به یک و نظیر به نظیر ندارند. صفحه Occupation که الان در انگلیسی به صورت ابهامزدایی هست را هم میشود مستقیم به شغل در فارسی پیوند داد.مانی (بحث) ۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۵۴ (UTC)
- الان در ویکیداده infobox ها را دارند درون ریزی میکنند و آنها به جای شغل از Occupation استفاده کرده اند و اگر مقاله معادل میانویکیاش در ویکیفا نباشد infobox در ویکیفا کار نخواهد کرد! در نتیجه ساخت صفحهای و افزودن میانویکی حتی اگر تغییرمسیر باشد برای این عنوان واجب است. میشود عنوانی را به صورت تغییرمسیر میانویکی دهیم تا مشکل حل شود فقط لطفا نام تغییرمسیر را مشخص کنید تا میان ویکیشا را بیافزایم—رضا ۱۶۱۵ / ب ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۲۳ (UTC)
Municipality در ردهها
واژه Municipality در زبان انگلیسی، به معنای شهرداری است و نام مقاله آن در ویکیپدیای فارسی نیز شهرداری است. با این وجود، در ردههای ساخته شده، مقاله شهرها قرار گرفته یا به عبارت دیگر، نام شهرها وجود دارد. همچنین در ترجمهگر گوگل، این واژه، شهر یا بخشی که دارای شهرداری است» نیز ترجمه شدهاست.
نمونه رده: رده:شهرداریهای استان آنتورپ
در این مورد چه عنوانی را پیشنهاد میکنید؟ --Farbodebrahimi ☺Talk ۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۵۱ (UTC)
- شاید در مورد ردهها بشود گفت نقاط شهری. --سعید (بحث) ۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۳۰ (UTC)
- ممنون از پیشنهاد شما. اگر پیشنهاد دیگری برای ترجمه این واژه وجود ندارد، انتقال را انجام دهم. --Farbodebrahimi ☺Talk ۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۴۲ (UTC)
Civil Airports
سلام. برای Civil airports چه برابری مناسب است؟ ممنون درفش کاویانی (بحث) ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۱۹ (UTC)
- به نظر من فرودگاه به تنهایی برایش کافی است چون در خود ویکیانگلیسی هم Vadodara Airport یا Civil Airport Harni را نوشته و مفهومش میشود فرودگاه مردمی یا عمومی که در فارسی چنین فرودگاهی نداریم چون هر فرودگاهی که نظامی باشد را با پیشوند نظامی میآوریم و مابقی اگر باربری یا پستی و.. نباشند فرودگاه عادی میگوییم—رضا ۱۶۱۵ / ب ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۲۶ (UTC)
- من «فرودگاههای غیرنظامی» را پیشنهاد میکنم. نگاهی به ایکائو و نام انگلیسیاش بیاندازید. -- Armanjafari ☺گفتگو ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۲۹ (UTC)
- فرودگاه تجاری و نیز فرودگاه تجاری-مسافربری. گوگل کنید. --سعید (بحث) ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۲۸ (UTC)
- civil در هوانوردی در مقابل دولتی است به همین دلیل آن را غیرنظامی ترجمه نمی کنند و کشوری می گویند مثل سازمان هواپیمایی کشوری و سازمان ها و قوانین دیگر. ولی برای civil به طور خاص در مورد فرودگاه معادل رسمی پیدا نکردم.--همان (بحث) ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۴۸ (UTC)
باز هم گل نیلوفر
درود، برابر Ipomoea nil (گل نیلوفر) و
- Lycoris radiata چیست؟Roozitaa (بحث) ۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۳۸ (UTC)
- Ipomoea nil: نیلوفر پیچ؛ برای دومی نتوانستم برابری بیابم، البته به منابع چاپی گیاهشناسانه هم دسترسی ندارم، پس علیالحساب باید لیکوریس رادیاتا باشد. __Âriobarzan ۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۳۲ (UTC)
Businesspeople، کارآفرینان، تاجران
در ترجمه ردهبندی اینها یک آشفتگی وجود دارد. Category:Businesspeople برابر با رده:کارآفرینان شده است. در حالی که معنای آنها دقیقا یکی نیست. همچنین Category:Arab businesspeople برابر رده:تاجران عرب شده است.--Taranet (بحث) ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۱۱ (UTC)
- «کارآفرین» معادل Entrepreneur گذاشته شده است. در ویکی انگلیسی رده Category:Entrepreneurs به رده Category:Businesspeople منتقل شده. نمیدانم معادل Businesspeople چه میشود، ولی باید کلیتر از کارآفرین باشد. به «تاجر» نزدیکتر است. -- نوژن (بحث) ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۴۳ (UTC)
- درست است، دوست عزیزم جناب تارانت و نوژن عزیز ، می توانید از رده بهتر استفاده و تصحیح کنیم. --Sir Blue بحث ۲۲ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۵۶ (UTC)
Category:Certification Table Entry usages
با سلام. تعدادی رده یافت شدهاند که زیر رده en:Category:Certification Table Entry usages هستند و چند صدتایی از مقالههای نام بردهشدهشان در ویکی فارسی معادل دارد. بنابراین مهم هستند ولی معادل مناسبی برای آنها نمیبینم. مقالههایشان همگی یکجورایی مربوط به آثار رسانهای هستند. کمک دوستان نیاز است. با تشکر. Gire 3pich2005 (بحث) ۲۲ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۳۴ (UTC)
- اینها مربوط به گواهیهای فروش ترانهها و آلبومها هستند (مثلا بخش فروش آتشبازی (ترانه) را ببینید.) متخصصان اصلی آن جناب کوبین و جناب شهروزپویا هستند. ولی چون در واقع این ردهها از طریق الگو تراگنجاش میشوند و پنهان هستند و کاربردی هم ندارند من از الگوهای اصلی برداشتمشان چون الکی شلوغ میکنند مقالههای مربوط به ترانهها را مثلا اگر نمایش ردههای پنهان را در ویکی انگلیسی فعال کنید و غوطهور در ژرفا را در ویکی انگلیسی نگاه کنید سردرد میگیرد. در ویکی دیگری هم استفاده نشدهاند.
:)
امیرΣυζήτηση ۲۲ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۴۲ (UTC)- درست میفرمایید. من هم به شخصه کاری با ردههای پنهان ندارم. ولی چون در ردههای مهم ایجادنشده از آنها نام برده شده است، خواستم ادای وظیفه بکنم. حال اگر میشود، اقدامی انجام شود که رده های پنهان از آمار هفتهای که رضابات ارائه میدهد حذف شود.Gire 3pich2005 (بحث) ۲۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۱۶ (UTC)
- اینها مربوط به گواهیهای فروش ترانهها و آلبومها هستند (مثلا بخش فروش آتشبازی (ترانه) را ببینید.) متخصصان اصلی آن جناب کوبین و جناب شهروزپویا هستند. ولی چون در واقع این ردهها از طریق الگو تراگنجاش میشوند و پنهان هستند و کاربردی هم ندارند من از الگوهای اصلی برداشتمشان چون الکی شلوغ میکنند مقالههای مربوط به ترانهها را مثلا اگر نمایش ردههای پنهان را در ویکی انگلیسی فعال کنید و غوطهور در ژرفا را در ویکی انگلیسی نگاه کنید سردرد میگیرد. در ویکی دیگری هم استفاده نشدهاند.
سلام. منبع معتبری هست که بگوید فنچ و سهره یکی هستند؟--Taranet (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۲۷ (UTC)
- در کتاب پرندگان ایران بیشتر finchها در فارسی سهره خوانده شدهاند. Aliparsa (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۳۱ (UTC)
- در واژهنامه زیستشناسی واژه finch نیامده ولی fringillidae، که همان تیرهای است که فنچها به آن تعلق دارد، «سهرگان» معنی شده. از این رو احتمالن همان سهره است. -- نوژن (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۵۰ (UTC)
- تیره به کارمان نمیآید مثلا زالزالک از تیره گلسرخیان است ولی نمیتوان گفت زالزالک همان گلسرخ است. --Taranet (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۲۳ (UTC)
- از آنجا که در واژهنامه نام گونهها آورده نمیشود، شاید منبع جناب Aliparsa بیشتر به کار آید. -- نوژن (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۴۰ (UTC)
- تیره به کارمان نمیآید مثلا زالزالک از تیره گلسرخیان است ولی نمیتوان گفت زالزالک همان گلسرخ است. --Taranet (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۲۳ (UTC)
- در واژهنامه زیستشناسی واژه finch نیامده ولی fringillidae، که همان تیرهای است که فنچها به آن تعلق دارد، «سهرگان» معنی شده. از این رو احتمالن همان سهره است. -- نوژن (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۵۰ (UTC)
- دو کتاب رایج و معتبر در باره پرندگان ایران هست: اولی چاپ نخست پرندگان ایران است که در سال ۱۳۵۴ سازمان محیط زیست منتشر کرده و نام اسکندر فیروز، درک اسکات، حسین مروج همدانی علی ادهمی میرحسینی از جمله به عنوان پدیدآورندگان در آن آمده است. اینها همه از معتبرترین پرندهشناسان و کارشناسان محیط زیست ایران هستند. دوم کتابی است به نام راهنمای پرندگان ایران که آقای جمشید منصوری با همکاری و راهنمایی چندین تن از بهترین پرندهشناسان ایران و جهان منتشر کردهاند و تاکنون چند ویرایش و چاپ داشته است و فعلا معتبرترین کتاب در زمینه پرندگان ایران است. هر دوی این کتابها finchها را، یعنی تیره سهرهئیان (fringillidae) را سهره نامیده است. این نکته را هم بگویم که نامهای رایج در میان کارشناسان با نامهایی که عوام و پرندهفروشان میگویند فرق دارد. همین فنچ یا فنج که میگویند، در میان اهل پرندهنگری و پرندهشناسی ایران رایج نیست و از اصطلاحات بازار است. برخی فنجهایی که در بازار میفروشند بومی ایران نیست و بنابراین نام فارسی هم ندارد، اما معمولا کارشناسان اگر بخواهند نامی فارسی برای آن به کار ببرند از واژه سهره استفاده میکنند. Aliparsa (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۳۰ (UTC)
- سپاس این کتابها عالی هستند. لطفا موضوع پایین (کبوترسانان) هم را ببینید. در مورد فنچ، مشکلی که به آن برخوردم این بود که کاربران میخواهند درباره نگهداری و غذا و ... پرندههای خانگی که به فنچ مشهورند بنویسند (کاربر این مقاله را به نام فنچ ساخته بود) اما با تغییر مسیر فعلی که کار کاربر:Alborzagros است ظاهرا مجبوریم این مطالب را در مقاله سهره بنویسیم که به نظر من اصلا جالب نیست، چون سهرهها یعنی آن گونههایی که در ایران یافت میشوند با گونههای موجود در بازار (به نام فنچ) که بومی مناطقی چون استرالیا و غیره هستند عادات زندگی بسیار متفاوتی دارند.--Taranet (بحث) ۲۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۰۹ (UTC)
کبوترسانان
نام فارسی این گونهها چیست؟ نام علمیشان را مینویسم که ملاک است:
- Streptopelia turtur قمری معمولی
- Streptopelia dacaocto یاکریم
- Streptopelia senegalensis قمری خانگی
- Columba livia کبوتر چاهی
- Streptopelia tranquebarica یاکریم طوقی
در قدم بعدی میتوانید نام فارسی و علمی پرندگان راسته کبوتر سانان در وبگاه کویرهای ایران را با کتابهای پرنده شناسی تطبیق دهید؟ اعتبار مطالب پرندهشناسی این وبگاه چقدر است؟--Taranet (بحث) ۲۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۰۹ (UTC)
- معادل فارسی نامهای بالا را با حروف سیاه در برابرشان افزودم.
- نگاهی به آن صفحه در وبگاه کویرهای ایران انداختم و به نظر میرسد که عینا کپی کتاب راهنمای پرندگان ایران، و بنابراین معتبر است. Aliparsa (بحث) ۲۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۵۱ (UTC)
- یک نکته نگارشی یادم رفت: نام علمی، که نام لاتین و نام دوبخشی هم گفته شده، همیشه باید با حروف خوابیده (ایتالیک) بیاید. فقط حرف اول بخش اول باید کاپیتال باشد و بقیه حروف، حتی حرف اول بخش دوم، کوچک است. متن بالا را از این نظر اصلاح کردم. Aliparsa (بحث) ۲۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۵۹ (UTC)
British_Malaya مالایا یا اندونزی
درود، نام این British_Malaya به فارسی چه باید باشد. همچنین نام این صفحه نبرد مالزیا درست است یا نبرد مالایا؟ http://en.wikipedia.org/wiki/British_Malaya مالایای بریتانیا؟ به مجموعهای از ایالات در شبه جزیره مالایا و جزیره سنگاپور که تحت کنترل بریتانیا بین قرنهای هیجدهم تا بیستم بود، گفته میشود. لطفاً برابر فارسی پیوندهای قرمز فهرست نواحی اشغال شده توسط امپراتوری ژاپن را ذکر بفرمائید:) با تشکرRoozitaa (بحث) ۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۰:۵۹ (UTC)
- آن وقتها مالزی و مالزیایی در کار نبود. به آن میگفتند مالایا، و رسمیترش میشد مالایای انگلیس (که همان بریتانیا) باشد. کلا نامهای جغرافیایی وقایع تاریخی را با همان نام زمان وقوع مینامیم، مثلا نبرد استالینگراد و کشتار نانکن یا تجاوز نانکن و نبرد مورچهخورت و مانند آن. بعد در متن میشود توضیح داد که آن محل اکنون چه نامیده میشود. Aliparsa (بحث) ۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۲:۰۰ (UTC)
Conglomerate
این conglomerate که به گروههای بزرگ صنعتی-تجاری اطلاق میشود، معادل فارسی دارد؟؟ الآن مدخلش در ویکیپدیای فارسی کنگلومرا (شرکت) است. کنگلومرا در محیط فارسیزبان به این منظور اصلاً رایج است؟ در زبان آلمانی برای مثال به اینگونه شرکتها Mischkonzern (به معنی شرکت مخلوط) گفته میشود. Raamin ب ۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۲۸ (UTC)
- شرکتهای خوشهای؟ KhabarNegar خبرنگار ۲۸ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۰۸ (UTC)
relief و Petroglyph
در حال نوشتن نوشتار سنگنگاره بودم. به نظرم برای هر دو مفهوم relief و Petroglyph از «سنگنگاره» بهره گرفته شده. در اینجا میتوان سنگنگارههای کهن (پیشاتاریخ) ایران را دید. اکنون مشکلی پیش نمیآید؟ -- نوژن (بحث) ۳ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۱:۵۵ (UTC)
- برای relief نقشبرجسته مناسبتر است. __Âriobarzan ۳ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۰۰ (UTC)
- پس باید دستی به نوشتارهایی چون سنگنگاره نیمهتمام آذرنرسه و الگوهای مربوط کشید؟ -- نوژن (بحث) ۳ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۱۸ (UTC)
- راستش به نظر خود من نقشبرجسته هم سنگنگاره است، ولی با سبکی خاص. با توجه به منبع اثر، اگر در فارسی به سنگنگاره شناهشدهاست، خوب عنوانش هم سنگنگاره باشد. میتوان در داخل مقاله توضیحداد که سنگنگارهٔ فلان نقشبرجستهایاست که... __Âriobarzan ۴ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۱۸ (UTC)
Item در ویکیداده
واژه Item در ویکیداده بیش از هر چیزی استفاده میشود ولی ترجمه مناسبی نشده است و «آیتم» ترجمه شده است. من برابر «مورد» را پیشنهاد میکنم.--Taranet (بحث) ۴ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۱۶ (UTC)
از واژه «صفحه» هم میتوان استفاده کرد.--Taranet (بحث) ۱۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۱۷ (UTC)
- البته. ولی باید مورد استفادهاش را هم دید. -- نوژن (بحث) ۴ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۵۶ (UTC)
- به هر صفحه معمولی ویکیداده که برابر با یک مقاله است، Item میگویند. مثلا Q203887 یک item است.--Taranet (بحث) ۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۵۲ (UTC)
- پس همان موردی که فرمودید درست به نظر میآید. -- نوژن (بحث) ۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۲۰ (UTC)
- من مورد ترجمه کردم بیشترش رو ولی خوب قبل از من آیتم اضافه شدهبود. در ویکیترنسلیت افزونهٔ ویکیبیس را باید تغییرات دهید.--پویان (بحث) ۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۴۱ (UTC)
- پس همان موردی که فرمودید درست به نظر میآید. -- نوژن (بحث) ۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۲۰ (UTC)
- به هر صفحه معمولی ویکیداده که برابر با یک مقاله است، Item میگویند. مثلا Q203887 یک item است.--Taranet (بحث) ۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۵۲ (UTC)
- من همه را آیتم ترجمه کرده بودم چون مورد کاربرد گستردهتری دارد و مفهوم دقیق و واضحی به ذهن خواننده متبادر نمیکند. --Z ۹ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۴۱ (UTC)
- این طرزفکر که برای همهچیز باید برابر بیابیم غلط است. مثلاً در این مورد وقتی یک حواننده با «مورد» مواجه شود (چه برای اولینبار، چه هنگامی که مفهوم موردنظر یعنی item را از قبل دانسته باشد)، که واژهایست که در کلام عادی بسیار به کار میرود، ممکن است حتی نفهمد که واژه در اینجا (ویکیداده) اصطلاحی فنی با یک بار معنایی بهخصوص است، ولی وقتی آیتم را ببیند متوجه این موضوع میشود. یعنی استفاده از واژهٔ بیگانهتر هم فواید خودش را دارد. --Z ۹ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۵۴ (UTC)
- کاملا با زد موافقم مثلا در این جمله یا راهنما کاربر سردرگم می شود و به نظر من دومی بهتر و روانتر است.
- به مورد مورد نظر که رسیدید آن را حذف کنید
- به آیتم مورد نظر که رسیدید آر را حذف کنید
به نظر من برای عبارتهای زیر هم بیاد فکری بکنیم
- property خصوصیت (به نظرم جالب نیست)
- label برچسب
- claim اظهارات! (به نظرم جالب نیست)
- descriptions توضیحات
- aliases لقبها (به نظرم جالب نیست)
- —رضا ۱۶۱۵ / ب ۹ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۲۳ (UTC)
- برای Item در کردی «بەند» نھادەام کە در فارسی و بیشتر زبانھای ایرانی ھست «بند». حتی وارد عربی ھم شدە و در عربی ھم از ھمان «بند» استفادە کردەاند! فکر کنم در زبانھای دیگر ھم برای آیتم و سایر موارد دیگر این مشکل وجود داشتە باشد.--چالاکБаҳс ۹ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۳۶ (UTC)
اگر بتوان جایگزین کرد، چرا که نه؟ از واژه «صفحه» هم میتوان استفاده کرد.--Taranet (بحث) ۱۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۱۷ (UTC)
- item = صفحه
- property = ویژگی؛ خصوصیت
- label= برچسب (کاربردش دقیقا چیست؟)
- descriptions = توضیح؛ شرح
- کاربرد claim و aliases نمیدانم چیست.
--Taranet (بحث) ۱۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۲۱ (UTC)
- از دید من:
- item:شیء یا نهاده (برخی زبانها هممعنی object یا subject گرفتهاند؛ نهاده را از خودم درآوردم ولی به نظرم مناسب است)
- property:خصوصیت یا ویژگی
- label:برچسب
- description:توصیف
- claim:ادعا (یک statement که فعلاً بدون منبع است، در آینده هم که امکان افزودن منبع برایش اضافه شود باز هم میتوان گفت ادعا است)
- alias:دگرنام
- -- دالبا ۲۰ اسفند ۱۳۹۱/ ۱۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۰۹ (UTC)
- با item = نهاده موافقم. با بقیه هم موافقم.
description را در فارسی میتوان توضیح یا شرح نیز ترجمه کرد چون توضیحات از قدیم به کار میرفته است ولی توصیف زیاد به کار نمیرود و فکر نکنم نیاز به برابرسازی دقیق باشدتوصیف هم خوب است.--Taranet (بحث) ۱۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۳۷ (UTC)- به نظر من آیتم معادل خوبی برای item هست و جزو مواردی است که میتوان از وامواژه استفاده کرد چون ترجمهاش بیشتر باعث سردرگمی میشود.همچنین در فارسی عامیانه هم کاربرد دارد مثلا آیتموار موارد را بگو یا آیتم چندم منظورت بود و...همچنین توجه کنید که همه کلمات معادل زبانی ندارند مانند تلفن یا تلویزیون و... اگر هم ساخته شود مفهوم اصلی را نمیرساند—رضا ۱۶۱۵ / ب ۱۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۲۰ (UTC)
- من نیز با همین آیتم موافقم. در فارسی خیلی رایج است و هیچ چیز نمیتواند مثل آن مفهومش را برساند.--چالاکБаҳс ۱۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۳۱ (UTC)
- به نظر من آیتم معادل خوبی برای item هست و جزو مواردی است که میتوان از وامواژه استفاده کرد چون ترجمهاش بیشتر باعث سردرگمی میشود.همچنین در فارسی عامیانه هم کاربرد دارد مثلا آیتموار موارد را بگو یا آیتم چندم منظورت بود و...همچنین توجه کنید که همه کلمات معادل زبانی ندارند مانند تلفن یا تلویزیون و... اگر هم ساخته شود مفهوم اصلی را نمیرساند—رضا ۱۶۱۵ / ب ۱۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۲۰ (UTC)
- با item = نهاده موافقم. با بقیه هم موافقم.
falcon شاهین و بحری
برای en:falcon = Falco چه برابری برگزینیم؟ شاهین نمیشود چون منابعمان برابرهای زیر را برای شاهین دادهاند:
- شاهین = نام علمی: en:Falco peregrinus = نام انگلیسی: en:Peregrine Falcon - منبع۱، منبع۲
- بحری = نام علمی: en:Falco pelegrinoides = نام انگلیسی: en:Barbary Falcon - منبع۱، منبع۲
--Taranet (بحث) ۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۵۲ (UTC)
- گمان کنم در نامگذاری راسته، تیره، و سرده شاهین در نوشتارش اشکالی پدید آمده باشد. در واژهنامه دکتر عطری اینها به صورت (falconidae:بازان)، (falconiformes:بازیان) آمدهاند. از این رو، Falco باید چیزی چون «باز (سرده)» باشد. -- نوژن (بحث) ۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۲۰ (UTC)
- falconidae=شاهینیان که برابر فرهنگستان (دفتر پنجم) است و مشکلی با آن ندارم. فقط نمیدانم en:Falcon را به چه عنوانی ببرم که جا برای شاهین باز شود.--Taranet (بحث) ۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۵۱ (UTC)
- مشکل با پرانتز حل میشود. شاهین (سرده). falcon سرده شاهین است و Falco peregrinus گونه شاهین.--همان (بحث) ۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۰۲ (UTC)
- فرق باز با شاهین چه است؟ به نظر هر دو یکی هستند؟ -- نوژن (بحث) ۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۰۶ (UTC)
- گاهی به همه پرندگان شکاری باز گفته میشود. مثل بازداری یا بازنامه که اینجا منظور از باز کل پرندگان شکاری است. ولی الان مرسوم شده که به شکاری های چشم زرد در طبقهبندی سنتی که معادل accipiter در طبقهبندی علمی است باز گفته شود و به شکاریهای چشم سیاه که معادل falcon شاهین. برخی منابع هم باز را به طور خاص به طرلان یا Accipiter gentilis میگویند. البته شباهتهای پرنده شکاری آنقدر زیاد است که حتی خودشان هم خودشان را با هم اشتباه می گیرند و دورگههایی میدهند که بازدارهای حرفهای هم نمیتوانند آن را شناسایی کنند.--همان (بحث) ۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۲۳ (UTC)
- پس میتوان شاهین را همین که هست (یک سرده؛ و شامل گروهی از پرندگان شکاری) نگاه داشت و Falco peregrinus را به شاهین معمولی برد.--Taranet (بحث) ۹ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۲۸ (UTC)
- گاهی به همه پرندگان شکاری باز گفته میشود. مثل بازداری یا بازنامه که اینجا منظور از باز کل پرندگان شکاری است. ولی الان مرسوم شده که به شکاری های چشم زرد در طبقهبندی سنتی که معادل accipiter در طبقهبندی علمی است باز گفته شود و به شکاریهای چشم سیاه که معادل falcon شاهین. برخی منابع هم باز را به طور خاص به طرلان یا Accipiter gentilis میگویند. البته شباهتهای پرنده شکاری آنقدر زیاد است که حتی خودشان هم خودشان را با هم اشتباه می گیرند و دورگههایی میدهند که بازدارهای حرفهای هم نمیتوانند آن را شناسایی کنند.--همان (بحث) ۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۲۳ (UTC)
- فرق باز با شاهین چه است؟ به نظر هر دو یکی هستند؟ -- نوژن (بحث) ۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۰۶ (UTC)
- مشکل با پرانتز حل میشود. شاهین (سرده). falcon سرده شاهین است و Falco peregrinus گونه شاهین.--همان (بحث) ۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۰۲ (UTC)
- falconidae=شاهینیان که برابر فرهنگستان (دفتر پنجم) است و مشکلی با آن ندارم. فقط نمیدانم en:Falcon را به چه عنوانی ببرم که جا برای شاهین باز شود.--Taranet (بحث) ۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۵۱ (UTC)
انواع شطرنج
ترکیبهای زیر انواع شطرنج هستند که به نام درست آنها نیازمندم.
- lighting chess
- untimed chess
- wild chess
- bughouse chess
- crazyhouse chess
-- Armanjafari ☺گفتگو ۹ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۱۸ (UTC)
- فقط lighting chess و bughouse را بین بچههای هیئت شطرنج شنیده بودم که «بلیتس» و «شطرنج سیامی» میگویند (برقآسا و تبادل هم معادلند). برای آنهای دیگر برابر رایجی نمیشناسم (احتمالش زیاد است که حرفهایترها با نام خاصی بشناسند) ولی میشود ترجمه کرد:
- lighting chess:شطرنج بلیتس یا برقآسا (رایج)
- untimed chess:شطرنج زمانبندینشده (طبیعتاً جزء مسابقات رسمی شطرنج نیست)
- wild chess:شطرنج وایلد/وحشی/سرکش/طوفانی (چیدمان اولیهٔ مهرهها متفاوت است)
- bughouse chess:شطرنج سیامی یا شطرنج تبادل (رایج)
- crazyhouse chess:شطرنج دیوانه یا مجنون (یکجور شطرنج سیامی دونفره است، شطرنج شیزو هم میتوان گفت (Schizo-chess))
- -- دالبا ۲۱ اسفند ۱۳۹۱/ ۱۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۵۶ (UTC)
- blitz chess و lighting chess یکی هستند؟ چون من در وبگاهی دیدم که انواع شطرنج را نوشتهبود و این دو یکی نبودند. -- Armanjafari ☺گفتگو ۱۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۵۹ (UTC)
- تا جایی که میدانم امروزه هر دو برای اشاره به شطرنج سریع استفاده میشوند گرچه برخی افراد ممکن است برای تمیز دادن بین روشهای خاصی از شطرنج سریع (از نظر زمانبندی) از آنها استفاده کنند (تعاریف تخصصیاش را خودتان باید پیدا کنید). همچنین اگر به تاریخچهٔ شطرنج سریع نگاه کنیم استفاده از lightning قدمت بیشتری دارد و آن اوایل کمی قوانینش فرق میکرده. -- دالبا ۲۳ اسفند ۱۳۹۱/ ۱۳ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۰۲ (UTC)
اوزون
- اگر ممکن است جملهٔ زیر را ترجمه کنید. بسیار به آن نیازمندم.
- The ozone hole has affected the entire circulation of the Southern Hemisphere all the way to the equator.
-- Armanjafari ☺گفتگو ۱۲ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۲۹ (UTC)
- «سوراخ (لایه) اوزون گردش (چی؟) کل نیمکره جنوبی تا استوا را زیر تاثیر قرار داده.» گردش چیشان را باید ذکر کنید. -- نوژن (بحث) ۱۲ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۵۲ (UTC)
- گویا «ازن» درست است نه «اوزون».--Taranet (بحث) ۱۲ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۱۳ (UTC)
Brood parasitism
برای Brood parasite یا Brood parasitism برابر دیگری به حز جوجهگذاری انگلی در کتابهای علمی آمده است؟--Taranet (بحث) ۱۳ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۴۲ (UTC)
- Kleptoparasitism یا en:cleptoparasitism چه میشود؟--Taranet (بحث) ۱۳ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۵۹ (UTC)
- به نظرم Clepto parasitic همان کلپتو پاراسیتیک بنویسید. مثال: زندگی انگلی از نوع رفتار کلپتو پاراسیتیک ای. (همانطور که در مثال میبینید بحث یک بحث کاملاً تخصصی هست، یعنی نوع خاصی از رفتار در زندگی انگلی بعضی از حشرات، بعید میدانم معادل فارسی بدارد. دیگر کلمات فوق نیز به گمانم به همینگونه باشند.) ارادتمند KhabarNegar خبرنگار ۱۳ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۵۰ (UTC)
- احتمالش زیاد است که در واژهنامههای زیست شناسی جدید یا فهرست واژگان کتابهای دانشگاهی جدید برابری نوشته باشند. --Taranet (بحث) ۱۵ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۳۴ (UTC)
درود. طبق واژهنامه، Kleptoparasitism میشود «ربایشگری» که در آن جانوری غذای جانور دیگر را میدزدد. برای Brood parasite معادلی نیامده ولی Brood به تنهایی «تخمگذاری» یا همان «جوجهگذاری» معنی میدهد. انگل اینجا معنا نمیدهد و شاید «جوجهگذاری دزدکی» یا «دزدانه» و اینها منظور را بهتر برساند. -- نوژن (بحث) ۱۶ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۱۴ (UTC)
- سپاس. چرا انگلی معنا نمیدهد؟ جانور انگلوار جوجه خود را در آشیانه «میزبان» میگذارد تا «تغذیه» شود. به صاحبخانه هم مانند روابط انگلی، میزبان میگویند. اما «دزدانه» و «دزدکی» احساس «یواشکی» را القا میکند.--Taranet (بحث) ۲۵ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۰۴ (UTC)
law
سلام. Law، قانون است یا حقوق؟ پیوند میانویکی جفتشان Law است. --Serpico بحث ۱۵ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۵۷ (UTC)
- اینجا منظور از مقاله حقوق «علم حقوق» بوده است که شاخههای مختلف دارد و به نظر میاید در ویکی انگلیسی در مقاله Law آمده است و برای قانون مقالهای ندارد. سوال دیگر این است که کدام را به Q7748 پیوند دهیم و کدام را به Q820655 که میانویکی انگلیسی ندارد. به نظر من en:law را با حقوق همویکی کنیم که شاخههای علم حقوق را نوشته است. میانویکیهای آذری و فرانسوی هم تایید میکند.--Taranet (بحث) ۱۵ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۲۲ (UTC)
- به رشته دانشگاهی حقوق و علم حقوق law میگویند. این که برخی مترجمان در برخی موارد law را به قانون ترجمه میکنند بخاطر بار معنایی متفاوت این کلمات در فارسی و انگلیسی است. در انگلیسی به یک قانون خاص یا یک حکم دادگاه هم میتوان گفت law. کلا چون اصطلاحات حقوقی فارسی و انگلیسی تفاوت خیلی زیادی دارند مشکل زیادی برای برابریابی وجود دارد و روش مرسوم این است که از فرانسوی استفاده شود و بعد دید که فرانسویها چطور با انگلیسی برابریابی کردهاند. حقوق معادل droit فرانسوی است. هم در معنی علم حقوق و رشته حقوق و هم در معنی جمع حق مثلا حقوقی که در «حقوق بشر» استفاده شده هم droit است ولی law نیست. قانون هم معادل loi فرانسوی است با این تفاوت که قانون بار معنایی خیلی گستردهای دارد و مثلا به قواعد علم فیزیک هم میگوییم قانون ولی اگر مفهومش در علم حقوق را در نظر بگیریم تقریبا یک چیز هستند.--همان (بحث) ۱۵ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۴۵ (UTC)
ماشین شطرنج
- درود، اگر ممکن است این چند جمله را بازگردانیکنید. البته میدانم که اینجا دارالترجمه نیست. اما درک نمیکنم منظور از جملات چیست. متن زیر مربوط به یک ماشین شطرنجباز خودکار است.
During a performance, the showman would open two cabinets to display a large empty space, and then a third cabinet to display an area of tightly packed machinery, presumably the "brains" of the contraption. The secret of this hoax was that a normal sized man could recline within the machine, and remain unseen by the audience by repositioning himself during the initial display of the device's interior.
-- Armanjafari ☺گفتگو ۱۷ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۱۷ (UTC)
- دارد میگوید که صاحبان این ماشین نمایشی ترتیب داده بودند که ثابت کنند درون ماشین کسی نیست . «دو جعبه را باز می کرد تا یک فضای خالی بزرگ را نشان دهد» همان کاری که شعبده بازها میکنند که اول نشان میدهند این جعبه خالی است. بعد میگوید اندازه ماشین طوری بود که آن شخص میتوانسته خودش را خم کند و بینندگان او را نبینند.--همان (بحث) ۱۷ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۲۱ (UTC)
درخواست ترجمه
- دوستان میخوام اگه میشه جمله زیر واسم ترجمه کنید.. خیلی ممنونmasoud.v (بحث) ۱۷ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۵۶ (UTC)
Declaration of Principles on Interim Self-Government Arrangements
- در فارسی "Declaration of Principles" را به بیانیه اصول برگردانده اند. اگر مقصود عبارت را درست فهمیده باشم می شود: «بیانیه اصول ترتیبات خودگردانی موقت»
البته مهم است که در زمینه مورد بحث این ترجمه معنادار هست یا نه.--سید (بحث) ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۳۱ (UTC)
Guard (grappling)
دوستان لطفاً برابر مناسبی برای en:Guard (grappling) پیشنهاد دهید. برای مقالههای مرتبط با جودو نیازش دارم. درفش کاویانی (بحث) ۲۳ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۵۱ (UTC)
درخواست برابر فارسی Heresy
اگر Blasphemy را کفرگویی ترجمه کرده باشیم، Heresy را چه باید ترجمه کنیم؟ -ماشین داروین (بحث) ۲۵ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۵۲ (UTC)
- درود، فک کنم واژهٔ ارتداد ترجمهٔ خوبی باشه. masoud.v (بحث) ۲۵ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۵۹ (UTC)
- درود مسعود جان، ولی ارتداد برای apostasy استفاده میشود، نمیشود برای heresy هم بهکار رود. -ماشین داروین (بحث) ۲۵ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۰۱ (UTC)
- الحاد چی داداش؟خوبه؟ masoud.v (بحث) ۲۵ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۰۳ (UTC)
- همچنین ببینید: بحث:توهین به مقدسات -- دالبا ۵ فروردین ۱۳۹۲/ ۲۵ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۲۰ (UTC)
- برای برابر Heresy در نظر داشته باشید که بیشتر معنی dissident، اختلاف عقیده و دگراندیش میدهد. در دیکشنری آزاد:
- 1.
- a. An opinion or a doctrine at variance with established religious beliefs, especially dissension from or denial of Roman Catholic dogma by a professed believer or baptized church member.
- b. Adherence to such dissenting opinion or doctrine.
- 2.
- a. A controversial or unorthodox opinion or doctrine, as in politics, philosophy, or science.
- b. Adherence to such controversial or unorthodox opinion. -ماشین داروین (بحث) ۲۵ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۵۰ (UTC)
- الحاد در ویکی عربی به معنی بیخدایی است، برای heresy نمیشود. در دیکشنری آنلاین به اینها برخوردم:
- کجروى رافضى، فاسد العقيده، بدعت آمیز، مرتد، ضلال، رفض، کفر، ارتداد، الحاد، بدعتکاری، مسلک خاص.
- به طور کلی heresy معنی نظر بحثانگیز درباره دین میدهد. شاید "دگراندیشی دینی" برابر خوبی باشد؟ -ماشین داروین (بحث) ۲۵ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۰۱ (UTC)
- بد نیست در نظر داشته باشیم، در ویکیعربی برابر heresy را «هرطقة» یا الزندقة آوردهاند. -ماشین داروین (بحث) ۲۵ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۰۵ (UTC)
بدعت یا بدعتکاری چطور است؟ --Z ۲۵ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۵۷ (UTC)
- گاهی در فارسی معنی بدعت در دین میدهد، ولی نه همیشه. با این حال به نظر من بهترین برابر پیشنهادی برای heresy تا حالا همین «بدعتکاری» است.
- البته یک مشکل این خواهد بود که بعد با مقاله Bid‘ah (به عربی: بدعة) چه کنیم؟ -ماشین داروین (بحث) ۲۶ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۱:۰۰ (UTC)
- معادل آن مقاله میشود بدعت در اسلام --Z ۲۶ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۰۲ (UTC)
کفر می شود unbelief. معنای blasphemy هتک حرمت مقدسات است و این عنوان را نباید کفرگویی قرار داد چرا که معنای توهین و بی احترامی به مقدسات را نمی دهد و مثلاً قانون blasphemy آلمان به معنای قانون کفرگویی نیست! عنوانی که برای blasphemy گذاشته می شود حتماً باید معنای injure reputation را داشته باشد. وارونه کار گپ ۲۶ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۱۰ (UTC)
- درود وارونهکار. آیا به نظر شما جز «توهین به مقدسات» برابر کوتاهتری برای blasphemy میتوان در نظر گرفت؟ همچنین، به نظرتان «کفرگویی» برای Heresy قابل استفادهاست؟ - ماشین داروین (بحث) ۲۶ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۳۲ (UTC)
- سلام من ندیده ام، ولی هرچه هست، باید توهین را داشته باشد برای Heresy به نظر همان زندقه بهتر می رسد
- در کل ما باید سعی کنیم در منابع دنبال معادل بگردیم تا این که خودمان نوواژه ای بخواهیم بسازیم.
- نمی دانم حرف «احمد فردید» درست است ولی می گوید:
وارونه کار گپ ۲۶ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۴۶ (UTC)[شهرستاني] توضيح ميكند: ملل عبارت از عقايد ديني و فرقههايي است كه رجوعش به كتاب است، [در حاليكه] نِحَل عبارت از عقايدي [است] كه رجوعش به شِرك است؛ يعني آنهايي كه اهل كتاب نيستند، به عبارت اُخري از نظر فكري بيرونند. اين نحله با «هِرِسيس»(32) يوناني يكي است: نونِ پيشوند دارد... هِرِسيس يعني اختيار كردن، [كه] در عربي «هرتقه» گفتهاند، بعد ترجمه كردهاند به...(33) پس براي آنها مردم جدا شده بودند. اهل نحله يعني مشرك، يعني ذنديق؛ اهل ملة، آنهايي كه ميرود تا به ملت ابراهيم، ملت اسلام، و خوب عقايد ملل و نحل.
- به نظر میرسد در این زمینه واژه کافی نداریم. اگر از زندقه برای heresy استفاده کنیم تکلیف زندیق چه میشود؟ شاید بتوان heretic را زندیق و heresy را زندیقگرایی ترجمه کرد؟! در مورد blasphemy هم، حالا که فکر میکنم شاید به همان «توهین به مقدسات» واگردانی کنیم بهتر باشد. کفرگویی هم میتوان به آن تغییر مسیر داد. راستی برابر «هتاکی» چه طور است؟ -ماشین داروین (بحث) ۲۶ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۵۳ (UTC)
- هرتقه در گوگل بوکس نشان می دهد که علی دشتی هم انگار بکار برده است وارونه کار گپ ۲۶ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۵۶ (UTC)
- اکی. پس فعلاً مقاله هرتقه را میسازم، تا بعد اگر نیاز شد تغییر نام دهیم. -ماشین داروین (بحث) ۲۶ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۰۲ (UTC)
- اگر از نظر دوستان با انتقال هرطقه به بدعتکاری مشکلی نیست، آن را انتقال دهم. -ماشین داروین (بحث) ۲۶ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۲۸ (UTC)
- اگر نام مقاله بدعتکاری باشد باید دقت شود که تعریف بدعت فارسی در مقاله نوشته شود نه تعریف heresy. مثلا بدعت از ریشه بدع است و مفهومش خیلی نزدیک به کلمه «نوآوری» است با بار معنایی خاص تر (احتمالا در کتب پایه جامعه شناسی باید تعریف شده باشد) و هرچند مثل هرطقه غالبا بار منفی دارد ولی نه همیشه. گاهی ممکن است در طرفداری از یک عقیده جدید بحث برانگیز بگویند این بدعت نیکویی است. این بیتوجهی به بار معنایی کلمات زبان فارسی و انگلیسی هرچند به ظاهر بی توجهی کوچک و شایعیست ولی در عمل کل متن را اشتباه میکند.--همان (بحث) ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۰۷ (UTC)
- موافقم. اگر به بدعتکاری منتقل شود مشکل اینجاست که با بدعه یکی میشود، هرچند heresy و بدعت به هم نزدیکاند ولی تفاوتهایی دارند. مفهوم heresy کلیتر، به معنی هر نوع مخالفت با باور عمومی است. -ماشین داروین (بحث) ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۱۷ (UTC)
- اگر نام مقاله بدعتکاری باشد باید دقت شود که تعریف بدعت فارسی در مقاله نوشته شود نه تعریف heresy. مثلا بدعت از ریشه بدع است و مفهومش خیلی نزدیک به کلمه «نوآوری» است با بار معنایی خاص تر (احتمالا در کتب پایه جامعه شناسی باید تعریف شده باشد) و هرچند مثل هرطقه غالبا بار منفی دارد ولی نه همیشه. گاهی ممکن است در طرفداری از یک عقیده جدید بحث برانگیز بگویند این بدعت نیکویی است. این بیتوجهی به بار معنایی کلمات زبان فارسی و انگلیسی هرچند به ظاهر بی توجهی کوچک و شایعیست ولی در عمل کل متن را اشتباه میکند.--همان (بحث) ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۰۷ (UTC)
- اگر از نظر دوستان با انتقال هرطقه به بدعتکاری مشکلی نیست، آن را انتقال دهم. -ماشین داروین (بحث) ۲۶ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۲۸ (UTC)
- اکی. پس فعلاً مقاله هرتقه را میسازم، تا بعد اگر نیاز شد تغییر نام دهیم. -ماشین داروین (بحث) ۲۶ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۰۲ (UTC)
- هرتقه در گوگل بوکس نشان می دهد که علی دشتی هم انگار بکار برده است وارونه کار گپ ۲۶ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۵۶ (UTC)
- به نظر میرسد در این زمینه واژه کافی نداریم. اگر از زندقه برای heresy استفاده کنیم تکلیف زندیق چه میشود؟ شاید بتوان heretic را زندیق و heresy را زندیقگرایی ترجمه کرد؟! در مورد blasphemy هم، حالا که فکر میکنم شاید به همان «توهین به مقدسات» واگردانی کنیم بهتر باشد. کفرگویی هم میتوان به آن تغییر مسیر داد. راستی برابر «هتاکی» چه طور است؟ -ماشین داروین (بحث) ۲۶ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۵۳ (UTC)
Religious conversion
درخواست برابر فارسی برای Religious conversion ؟ -ماشین داروین (بحث) ۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۱۱ (UTC)
- تغییر دین --Z ۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۱۵ (UTC)
- مرسی. - ماشین داروین (بحث) ۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۳۳ (UTC)