Ramtin’s Reviews > در دل گردباد > Status Update

در آغاز کار برایم روش بود که حقیقت نیازی به توجیه بر مبنای مصلحت وقت ندارد.فقط حقیقت است. حقیقت باید مصلحت را تعیین کند، نه بر عکس.صفحه 530

"درستش می کنند.اگر گناهکار نباشید، میی فهمند و آزادتان می کند"و همین کار را هم کرده بودند. دادگاه عالی اندکی کمتر از بیست سال طول داده بود تا با وقار اعلام دارد:نظر به فقدان مدرک جرم!

دست آنتون را چسبیدم، ، گفتم:"آنتون ، عزیزم.آنتون. ..اما اگر....اگر حالش بهتر شود چی؟" آنتون هیجان زده تقریبا سرم فریاد کشید:"مزخرف نگو، گینیا.ممن که پزشکم بهت می گویم:بهبودی امکان ندارد. می شنوی؟ هایس به لحن سردی گفت:"واقعا که بچه شیر خواره اید! حقیقتا فکر می کنید اگر کمترین امیدی به بهبودش بود، از بیماری اش حرفی به مردم می زدند؟ به احتمال زیاد همین حالا هم مرده است.صفحه 455

به جنون دیگرآزاری دچار نبود. از رنج ما لذت نمی برد.اصلا از آن خبر نداشت.زیرا به صادقانه ترین شکل قابل تصور اصلا ما را انسان به حساب نمی آورد. تلفات در نیروی کار محکومان برای او تنها اختلالی در زنجیره تولید بود و بس. صفحه 123

یک زوز پس از حضور و غیاب فهرست اقدامات تنبیهی انضباطی که به دستور فرمانده اردوگاه تعیین شده بود قراءت شد. "...رابطه میان محکوم زن و محکوم مرد که باعث بیکار ماندن اسبی به مدت دو ساعت شده است. ..پنج روز انفرادی، محروم از کار" صفحه 54

زنان زندانی قبل از طلوع آفتاب برای رفتن به سر کار پنج کیلومتر راه می رفتند و تا فرا رسیدن شب در سرمای 40 درجه زیر صفر ، با بیل و کلنگ بر زمین همیشه منجمد کولیما می کوبیدند صفحه 35