ازدواج و شهوت (داستان کوتاه)
ـ ازدواج تو با این دختره اشتباهه! ازدواج تو با این دختره برای هوس است و بس.
ـ مگه تو و بابا چطور ازدواج کردید؟
از گفتن این جمله پشیمان شد.
هر دو پس از چند دقیقه سکوت کافه را ترک کردند.
زن جوانی در پیاده رو دست کودک خردسالش را گرفته بود و در میان پستانهایش که کمی نمایان بود ستارگان گردنبندش میدرخشیدند، جوانی به زیباییشان خیره شد.