“What do you despise? By this are you truly known.”
― Dune
― Dune
“Too often we underestimate the power of a touch, a smile, a kind word, a
listening ear, an honest compliment, or the smallest act of caring, all
of which have the potential to turn a life around.”
―
listening ear, an honest compliment, or the smallest act of caring, all
of which have the potential to turn a life around.”
―
“بیتوتهی کوتاهیست جهان
در فاصلهی گناه و دوزخ
خورشید
همچون دشنامی برمیآید
و روز
شرمساری جبرانناپذیریست.
آه
پیش از آنکه در اشک غرقه شوم
چیزی بگوی
درخت،
جهلِ معصیتبارِ نیاکان است
و نسیم
وسوسهییست نابکار.
مهتاب پاییزی
کفریست که جهان را میآلاید.
چیزی بگوی
پیش از آنکه در اشک غرقه شوم
چیزی بگوی
هر دریچهی نغز
بر چشماندازِ عقوبتی میگشاید.
عشق
رطوبتِ چندشانگیزِ پلشتیست
و آسمان
سرپناهی
تا به خاک بنشینی و
بر سرنوشتِ خویش
گریه ساز کنی.
آه
پیش از آن که در اشک غرقه شوم چیزی بگوی،
هر چه باشد
چشمهها
از تابوت میجوشند
و سوگوارانِ ژولیده آبروی جهاناند.
عصمت به آینه مفروش
که فاجران نیازمندتراناند.
خامُش منشین
خدا را
پیش از آن که در اشک غرقه شوم
از عشق
چیزی بگوی!
به تاریخ ۲۳ امردادِ ۱۳۵۹”
―
در فاصلهی گناه و دوزخ
خورشید
همچون دشنامی برمیآید
و روز
شرمساری جبرانناپذیریست.
آه
پیش از آنکه در اشک غرقه شوم
چیزی بگوی
درخت،
جهلِ معصیتبارِ نیاکان است
و نسیم
وسوسهییست نابکار.
مهتاب پاییزی
کفریست که جهان را میآلاید.
چیزی بگوی
پیش از آنکه در اشک غرقه شوم
چیزی بگوی
هر دریچهی نغز
بر چشماندازِ عقوبتی میگشاید.
عشق
رطوبتِ چندشانگیزِ پلشتیست
و آسمان
سرپناهی
تا به خاک بنشینی و
بر سرنوشتِ خویش
گریه ساز کنی.
آه
پیش از آن که در اشک غرقه شوم چیزی بگوی،
هر چه باشد
چشمهها
از تابوت میجوشند
و سوگوارانِ ژولیده آبروی جهاناند.
عصمت به آینه مفروش
که فاجران نیازمندتراناند.
خامُش منشین
خدا را
پیش از آن که در اشک غرقه شوم
از عشق
چیزی بگوی!
به تاریخ ۲۳ امردادِ ۱۳۵۹”
―
“آنکه میگوید دوستت دارم
خُـنـیـاگر غمگینیست
که آوازش را از دست داده است
ای کاش عشق را
زبان ِ سخن بود
هزار کاکلی شاد
در چشمان توست
هزار قناری خاموش
در گلوی من
عشق را
ای کاش زبان ِ سخن بود
آنکه میگوید دوستت دارم
دل اندُه گین شبی ست
که مهتابش را می جوید
ای کاش عشق را
زبان ِ سخن بود
هزار آفتاب خندان در خرام ِ توست
هزار ستارهی گریان
در تمنای من
عشق را
ای کاش زبان ِ سخن بود”
―
خُـنـیـاگر غمگینیست
که آوازش را از دست داده است
ای کاش عشق را
زبان ِ سخن بود
هزار کاکلی شاد
در چشمان توست
هزار قناری خاموش
در گلوی من
عشق را
ای کاش زبان ِ سخن بود
آنکه میگوید دوستت دارم
دل اندُه گین شبی ست
که مهتابش را می جوید
ای کاش عشق را
زبان ِ سخن بود
هزار آفتاب خندان در خرام ِ توست
هزار ستارهی گریان
در تمنای من
عشق را
ای کاش زبان ِ سخن بود”
―
“در این سرای بی كسی كسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند
یكی زشب گرفتگان چراغ بر نمی كند
كسی به كوچه سار شب در سحر نمی زند
نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار
دریغ كز شبی چنین سپیده سر نمی زند
دل خراب من دگر خراب تر نمی شود
كه خنجر غمت از این خراب تر نمی زند
گذر گهی است پر ستم كه اندرو به غیر غم
یكی صلای آشنا به رهگذر نمی زند
چه چشم پاسخ است از این دریچه های بسته ات
برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی زند
نه سایه دارم و نه بر بیفکنندم و سزاست
اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی زند”
―
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند
یكی زشب گرفتگان چراغ بر نمی كند
كسی به كوچه سار شب در سحر نمی زند
نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار
دریغ كز شبی چنین سپیده سر نمی زند
دل خراب من دگر خراب تر نمی شود
كه خنجر غمت از این خراب تر نمی زند
گذر گهی است پر ستم كه اندرو به غیر غم
یكی صلای آشنا به رهگذر نمی زند
چه چشم پاسخ است از این دریچه های بسته ات
برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی زند
نه سایه دارم و نه بر بیفکنندم و سزاست
اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی زند”
―
Hedieh’s 2023 Year in Books
Take a look at Hedieh’s Year in Books. The good, the bad, the long, the short—it’s all here.
Polls voted on by Hedieh
Lists liked by Hedieh